استراتژی دیجیتال مارکتینگ: 10 استراتژی بازاریابی دیجیتال که باید بدانید

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر به شما کمک می کند تا با گسترش و تقویت تعامل مشتری خود در رقابتی ترین عرصه های آنلاین، رشد کسب و کار را هدایت کنید. اما هر استراتژی دارای مزایا، محدودیت ها و بازگشت سرمایه منحصر به فرد خود است. در این مقاله، به چند نمونه خاص نگاه می کنیم و نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال جامع که نتایج قابل اندازه گیری ارائه می دهد را توضیح می دهیم.


آشنایی با استراتژی دیجیتال مارکتینگ

استراتژی بازاریابی در مقابل تاکتیک های بازاریابی

اصطلاح استراتژی بازاریابی دیجیتال اغلب با سایر مفاهیم مرتبط اشتباه گرفته می شود – یک استراتژی بازاریابی واقعی یک برنامه بازی جامع است که نحوه دستیابی به مخاطبان هدف خود و تبدیل آنها را به مشتریان پولی را مشخص می کند. این به عنوان طرحی عمل می کند که شما را به سمت اهداف بازاریابی منحصر به فرد سازمانتان راهنمایی می کند.

تاکتیک های بازاریابی، اقدامات خاصی هستند که برای اجرای استراتژی بازاریابی خود انجام خواهید داد. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

-نوشتن پست های وبلاگ
-پاسخگویی به مشتریان در شبکه های اجتماعی
-ارسال ایمیل
-طراحی تبلیغات.

 

استراتژی بازاریابی در مقابل کمپین بازاریابی

در حالی که یک کمپین بازاریابی با استراتژی بازاریابی شما همراه است، مهم است که تمایز بین این دو را درک کنید. یک استراتژی بازاریابی به تصویر بزرگ نگاه می کند.

این اهداف کلی کسب و کار، اهداف مشتریان و نحوه برنامه ریزی شما برای دستیابی به هر دو را تعیین می کند. کمپین بازاریابی تبلیغاتی است که برای دستیابی به یک هدف خاص در استراتژی شما طراحی شده است تا اهداف کلی کسب و کار شما.

یک کمپین بازاریابی معمولاً با تاریخ شروع و پایان مشخصی همراه است. ممکن است کمپینی را برای تبلیغ یک محصول جدید، ایجاد ترافیک بیشتر یا جذب جمعیت‌شناسی مشتری جدید راه‌اندازی کنید.



چرا استراتژی دیجیتال مارکتینگ مهم است؟

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ مهم است زیرا به کسب و کارها کمک می کند تا به طور موثر به مخاطبان هدف خود در فضای دیجیتال دست یابند و با آنها درگیر شوند. با افزایش استفاده از اینترنت و دستگاه‌های دیجیتال، داشتن یک استراتژی بازاریابی دیجیتال قوی برای کسب‌وکارها برای رقابتی ماندن و دستیابی به مشتریان بالقوه ضروری است. یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به خوبی برنامه ریزی شده می تواند به کسب و کارها کمک کند تا آگاهی از برند را افزایش دهند، ترافیک وب سایت خود را هدایت کنند، سرنخ ایجاد کنند و در نهایت فروش و درآمد را افزایش دهند.

علاوه بر این، یک استراتژی بازاریابی دیجیتال به کسب و کارها اجازه می دهد تا عملکرد تلاش های بازاریابی خود را ردیابی و اندازه گیری کنند و آنها را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه بگیرند و استراتژی های خود را برای نتایج بهتر بهینه کنند. به طور کلی، استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسب و کارها برای ارتباط موثر با مخاطبان خود و دستیابی به اهداف بازاریابی خود در عصر دیجیتال بسیار مهم است.



10 نوع استراتژی دیجیتال مارکتینگ

استراتژی های دیجیتال مارکتینگ زیادی وجود دارد. برخی از آنها نتایج بهتری نسبت به دیگران ارائه می دهند، بنابراین ما 10 استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر مورد استفاده در صنعت فعلی خود را بررسی می کنیم.

 

1. بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو):

بهینه سازی محتوا و ساختار وب سایت برای بهبود رتبه بندی موتورهای جستجو و افزایش ترافیک ارگانیک.

سئو فرآیند بهینه سازی محتوا و ساختار یک وب سایت برای بهبود دید آن در نتایج موتورهای جستجو است. این شامل استفاده از کلمات کلیدی مرتبط، بهینه سازی متا تگ ها و توضیحات، بهبود سرعت وب سایت و تجربه کاربری، و ساخت بک لینک های با کیفیت است. هدف سئو افزایش ترافیک ارگانیک به یک وب سایت با رتبه بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو است.

بهینه سازی موتور جستجو (سئو) فرآیند بهینه سازی وب سایت و محتوای شما به منظور دستیابی به رتبه های بالاتر در موتورهای جستجو و افزایش میزان ترافیک ارگانیک به سایت شما است. این شامل تاکتیک های مختلفی است، مانند:

-ایجاد محتوای با کیفیت بالا
-بهینه سازی محتوا پیرامون کلمات کلیدی و نیازهای کاربر
-ترکیب متا اطلاعات
-اطمینان از بهینه سازی وب سایت شما برای موتورهای جستجو.
در نهایت، سئو در تلاش است تا بازدیدکنندگان مناسب را به صورت ارگانیک وارد کند تا منجر به فروش بیشتر شود.

 

چرا از بهینه سازی موتور جستجو استفاده کنیم؟

نرخ تبدیل بالاتر: یک وب سایت بهینه شده سریع، آسان برای استفاده و سازگار با همه دستگاه ها است. این بدان معناست که به احتمال زیاد کاربران را تبدیل می کند و شما را با مشتریان وفادار می گذارد.
افزایش آگاهی از برند: اگر محتوای شما در نتایج جستجو رتبه بالایی داشته باشد، موجب آگاهی از برند و ایجاد اعتماد در بازدیدکنندگان می شود. آنها تمایل بیشتری به خرید محصولات و خدمات شما خواهند داشت اگر شما جایگاه خوبی در وب داشته باشید.

صرفه جویی در هزینه های طولانی مدت: هنگامی که یک قطعه محتوا ایجاد می شود، ترافیک بیشتری را در طول زمان خواهید داشت. البته همچنان نیاز دارید که محتوای باکیفیت را به صورت مداوم تولید کنید، اما می‌توانید بدون تبلیغات پولی، کاربرانی را که فعالانه به دنبال محصولات و خدمات شما هستند، هدف قرار دهید.

 

2. بازاریابی محتوا:

ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای ارزشمند و مرتبط برای جذب مخاطب هدف.

بازاریابی محتوا شامل ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای ارزشمند و مرتبط برای جذب مخاطب هدف است. هدف بازاریابی محتوا ایجاد آگاهی از برند، ایجاد رهبری فکری و ایجاد تعامل و وفاداری مشتری است.

بازاریابی محتوا بر پاسخگویی به سوالات مخاطب و کمک واقعی به آنها از طریق محتوا متمرکز است نه اینکه آنها را درگیر تبلیغات ناخواسته کند. این شامل محتوایی مانند:

-پست های وبلاگ

-صفحات فرود

-ویدئوها

-پادکست ها

-اینفوگرافیک ها

-مقالات سفید

-کتاب های الکترونیکی

-مطالعات موردی

و موارد دیگر است.

در بیشتر موارد، بازاریابی محتوا چندین هدف دارد. می توانید از آن برای موارد زیر استفاده کنید:

-آگاهی از برند را افزایش دهید
-بهبود وفاداری به برند
-به مخاطبان هدف خود آموزش دهید
-تبدیل و پرورش سرنخ ها.

بازاریابان باهوش محتوایی را ایجاد می کنند که برای چندین شخصیت کاربر در تمام مراحل قیف فروش ایده آل است. به عنوان مثال، کاربری که از برند شما بی اطلاع است و وب سایت شما را از طریق جستجوی ارگانیک یافته است، نسبت به مشتری احتمالی که تقریباً آماده خرید است، به محتوای متفاوتی نیاز دارد. شما باید سفرهای خریداران خود را درک کنید و محتوای منحصر به فردی ارائه دهید که نیازهای آنها را در هر مرحله برطرف کند.

 

چرا از بازاریابی محتوا استفاده کنیم؟

روابط قوی با مشتریان: بازاریابی محتوا به شما این فرصت را می دهد که در طول زمان با مشتریان بالقوه و مشتریان ارتباط برقرار کنید. همچنین آنها را به سمت خط پایان سوق می دهد و این احتمال را بیشتر می کند که وقتی رقبای شما آماده خرید هستند، شما را برگزیده کنند.
سئوی بهتر: محتوای با کیفیت به طور قابل توجهی سئوی وب سایت شما را بهبود می بخشد، بنابراین می توانید از ترافیک وب سایت ارگانیک بیشتری لذت ببرید که بازدیدکنندگان را به خریدار تبدیل می کند.
افزایش اعتبار برند: وقتی محتوای آموزشی و جالب تولید می کنید، می توانید خود را به عنوان یک منبع معتبر در صنعت خود قرار دهید. سپس مخاطبان هدف شما برای حل مشکلاتی که ممکن است داشته باشند به شما مراجعه می کنند.

 

3. بازاریابی رسانه های اجتماعی:

استفاده از پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای ترویج محصولات یا خدمات، ایجاد آگاهی از برند و تعامل با مشتریان.

بازاریابی رسانه های اجتماعی یا سوشیال مدیا مارکتینگ شامل استفاده از پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای تبلیغ محصولات یا خدمات، ایجاد آگاهی از برند و تعامل با مشتریان است. این می تواند شامل:

-ارسال ارگانیک

-تبلیغات پولی

-مشارکت تأثیرگذار

-مدیریت جامعه

باشد.

بازاریابی رسانه های اجتماعی از پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر، لینکدین و اینستاگرام برای موارد زیر استفاده می کند:

-محتوا، محصولات یا خدمات خود را تبلیغ کنید
-ایجاد آگاهی و دیده شدن برند
-طرفداران یا دنبال کنندگان به دست آورید
-مشتریان فعلی و بالقوه را درگیر کنید
-ترافیک را به وب سایت خود هدایت کنید.
این نیاز به هزینه تبلیغاتی مداوم و در بیشتر مواقع یک صفحه فرود وب سایت دارد که به طور خاص برای کاربران مورد نظر طراحی شده است. به محض اینکه هزینه تبلیغات شما به پایان برسد، ترافیک وب سایت، لایک ها و فالوورها نیز به پایان می رسد.

 

چرا از بازاریابی شبکه های اجتماعی استفاده کنیم؟

بازاریابی مقرون به صرفه: با بودجه نسبتاً کم، می‌توانید از بازاریابی رسانه‌های اجتماعی استفاده کنید تا مخاطبان خود را در معرض نام تجاری خود قرار دهید، حتی زمانی که آنها به آن فکر نمی‌کنند. با این حال، برای اینکه بیشترین استفاده را از هزینه تبلیغات خود ببرید و به نرخ تبدیل بالا دست یابید، باید تست A/B یا شکل دیگری از بهینه‌سازی را وارد کنید.
تعامل با مخاطب: حدود 45 درصد از جمعیت جهان از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند و بیشتر آنها حدود سه ساعت در روز از آن استفاده می کنند. کانال(های) مناسب را انتخاب کنید، درباره نحوه عملکرد پلتفرم تبلیغاتی تحقیق کنید و از این فرصت برای تعامل مستقیم با مخاطبان خود استفاده کنید.
بهبود وفاداری به برند: تحقیقات نشان می دهد که 71 درصد از افرادی که تجربه مثبتی از یک برند در رسانه های اجتماعی دارند، احتمالاً آن برند را به دوستان و خانواده توصیه می کنند.

 

4. بازاریابی ایمیلی:

ارسال ایمیل‌های هدفمند و شخصی‌شده برای ایجاد سرنخ‌ها، ترویج محصولات و ایجاد روابط با مشتری.

ایمیل مارکتینگ شامل ارسال ایمیل‌های هدفمند و شخصی‌شده برای پرورش سرنخ‌ها، ترویج محصولات و ایجاد روابط با مشتری است. این می تواند شامل:

-خبرنامه ها

-ایمیل های تبلیغاتی

-یادآوری های سبد خرید

و موارد دیگر باشد.

بازاریابی ایمیلی روشی برای ارسال ایمیل های تبلیغاتی و ایجاد روابط با مخاطبان، تبدیل مشتریان بالقوه به خریداران و تبدیل خریداران یکباره به طرفداران وفادار برند شما است.

این ایمیل‌ها ممکن است درباره:

-معاملات انحصاری

-تبلیغ محتوای وب‌سایت

-فروش‌های آتی

-پیام‌های کلی از طرف کسب‌وکار

شما صحبت کنند.

 

چرا از بازاریابی ایمیلی استفاده کنیم؟

ترافیک به وب سایت شما: ایمیل های شما باید حاوی پیوندهایی به صفحات وب سایت شما باشد. شاخص های کلیدی عملکرد عبارتند از نرخ بازکردن (تعداد دریافت کنندگانی که ایمیل شما را باز کرده اند) و نرخ کلیک (نسبت کاربرانی که روی پیوندی در ایمیل کلیک می کنند به تعداد کاربرانی که ایمیل را باز کرده اند).
مقرون به صرفه : در مقایسه با سایر استراتژی های بازاریابی مانند  SEM یا SMM، بازاریابی ایمیلی معمولا مقرون به صرفه است. سرمایه‌گذاری شما شامل اشتراک نرم‌افزار بازاریابی ایمیلی است که هزاران ایمیل را به طور همزمان ارسال می‌کند و هزینه مدیریت برنامه.
پیام های هدفمند را ارائه می دهد: همه افرادی که در لیست ایمیل هستند، برای دریافت اطلاعات شرکت کرده اند. یعنی: آنها می خواهند از شما بشنوند! با تقسیم بندی بیشتر لیست خود، می توانید اطلاعات فوق العاده هدفمندی را ارائه دهید که احتمالاً به خوبی دریافت می شود.

 

5. تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC):

اجرای تبلیغات پولی در موتورهای جستجو و پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای هدایت ترافیک هدفمند به یک وب سایت.

تبلیغات پرداخت به ازای کلیک یا تبلیغات کلیکی شامل اجرای تبلیغات پولی در موتورهای جستجو و پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای هدایت ترافیک هدفمند به یک وب سایت است. تبلیغ‌کنندگان تنها زمانی پرداخت می‌کنند که کاربر روی تبلیغ آنها کلیک کند، و این روشی مقرون به صرفه برای دستیابی به مشتریان بالقوه است.

تبلیغات کلیکی اغلب از طریق گوگل ادز، بینگ ادز یا سایر موتورهای جستجو انجام می شود، و می تواند راهی موثر برای دستیابی به افرادی باشد که در جستجوی عبارات مرتبط با کسب و کار شما هستند.

با این حال، بسته به اندازه و دامنه کمپین شما، هزینه ها می تواند از نسبتاً ارزان تا هزاران دلار در ماه متغیر باشد. و هنگامی که یک کمپین متوقف می شود، ترافیک ایجاد شده توسط آن کمپین نیز متوقف می شود.

هنگامی که کاربران بر روی تبلیغات پرداخت به ازای کلیک کلیک می کنند، به صفحات فرود اختصاصی هدایت می شوند که آنها را تشویق به انجام یک اقدام خاص می کند:

-خرید کنید
-یک فرم را پر کنید
-یک گزارش یا موارد مشابه را دانلود کنید.
اگر یک کمپین PPC اجرا کنید، هدف اصلی شما احتمالا افزایش فروش یا سرنخ خواهد بود.

 

چرا از تبلیغات کلیکی استفاده کنیم؟

ردیابی آسان : با یک پلتفرم تبلیغات کلیکی مانند گوگل ادز، می‌توانید تعداد افرادی که تبلیغات شما را مشاهده می‌کنند و همچنین تعداد کلیک روی آن‌ها و چند درصد از آن‌ها را ردیابی کنید. شما فوراً خواهید فهمید که کمپین های خود چگونه عمل می کنند.
هزینه کنترل شده : تبلیغات کلیکی به همان اندازه پرداخت می شود که کلیک داشته باشید. می‌توانید کمپین‌های تبلیغاتی را تغییر دهید یا متوقف کنید، و مجبور نیستید به هزینه‌های تبلیغاتی خاصی متعهد شوید.
نتایج فوری: سایر استراتژی‌های بازاریابی مانند سئو و بازاریابی محتوا زمان بر هستند. اگر عجله دارید، تبلیغات تبلیغات کلیکی راهی سریع برای راه اندازی یک کمپین و به دست آوردن نتایج فوری ارائه می دهد.

 

6. اینفلوئنسر مارکتینگ:

مشارکت با افراد یا سازمان های با نفوذ برای تبلیغ محصولات یا خدمات به مخاطبان خود.

اینفلوئنسر مارکتینگ شامل مشارکت با افراد یا سازمان های با نفوذ برای تبلیغ محصولات یا خدمات به مخاطبان خود است. این می تواند شامل تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی، افراد مشهور، کارشناسان صنعت و غیره باشد.

 

7. بازاریابی وابسته:

شراکت با سایر مشاغل یا افراد برای تبلیغ محصولات یا خدمات در ازای دریافت کمیسیون از فروش.

بازاریابی وابسته یا افیلیت مارکتینگ شامل شراکت با سایر مشاغل یا افراد برای تبلیغ محصولات یا خدمات در ازای دریافت کمیسیون در فروش است. این می تواند یک راه سودمند برای افزایش دسترسی و افزایش فروش باشد.

 

8. بازاریابی ویدئویی:

ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای ویدیویی برای تعامل و اطلاع رسانی به مخاطبان در مورد محصولات یا خدمات.

بازاریابی ویدیویی شامل ایجاد و به اشتراک گذاری محتوای ویدیویی برای تعامل و اطلاع رسانی به مخاطبان در مورد محصولات یا خدمات است. این می تواند شامل نمایش محصول، آموزش، توصیفات مشتری و موارد دیگر باشد.

ویدئویی که برای تبلیغ محصولات، خدمات و نام تجاری شما استفاده می‌شود ممکن است شامل:

-تبلیغات محصول

-مصاحبه با رهبران فکری در صنعت شما

-توصیه‌های مشتری

-ویدئوهای نحوه کار

باشد.

می‌توانید ویدیوها را به وب‌سایت، صفحات فرود، تبلیغات کلیکی یا رسانه‌های اجتماعی خود اضافه کنید تا تبدیل و فروش بیشتری را تشویق کنید.

KPI ممکن است شامل موارد زیر باشد:

-درگیر شدن: زمان صرف شده برای تماشای ویدیو
-تعداد مشاهده: چند بار تماشا شد.
-نرخ کلیک: تعداد کاربرانی که وارد وب سایت شده اند.
-نرخ تبدیل: تعداد سرنخ ها، مشتریان بالقوه یا محتوای تولید شده توسط مشتریان.

 

چرا از بازاریابی ویدئویی استفاده کنیم؟

بهبود سئو: اگر از یک ویدیو در وب سایت خود استفاده کنید، احتمال اینکه در صفحه اول نتایج گوگل قرار گیرید، 53 برابر بیشتر است، زیرا گنجاندن یک ویدیو در یک وب سایت، سئو را بهبود می بخشد و رتبه صفحه را بهبود می بخشد.
افزایش نرخ تبدیل. هنگامی که بازاریابان ویدیو را در صفحه فرود قرار می دهند، می تواند نرخ تبدیل را تا 34٪ افزایش دهد.
تداعی برند بهبود یافته علاوه بر نرخ تبدیل بهتر، ارتباط برند پس از تماشای یک ویدیو 139٪ افزایش می یابد. هنگامی که مصرف کنندگان یک ویدیو را تماشا می کنند، 92٪ آن ویدیو را با دیگران به اشتراک می گذارند.

 

9. بازاریابی موبایلی:

بهینه سازی تلاش های بازاریابی برای دستگاه های تلفن همراه، از جمله وب سایت های سازگار با موبایل، برنامه ها و تبلیغات هدفمند موبایل.

بازاریابی موبایلی شامل بهینه‌سازی تلاش‌های بازاریابی برای دستگاه‌های تلفن همراه، از جمله وب‌سایت‌ها، برنامه‌ها و تبلیغات هدفمند موبایلی است. با افزایش استفاده از تلفن های هوشمند، برای کسب و کارها مهم است که استراتژی بازاریابی تلفن همراه داشته باشند.

 

10. تجزیه و تحلیل و بازاریابی داده محور:

استفاده از داده ها و تجزیه و تحلیل ها برای ردیابی و اندازه گیری عملکرد کمپین های بازاریابی و تصمیم گیری آگاهانه برای استراتژی های آینده.

تجزیه و تحلیل و بازاریابی داده محور شامل استفاده از داده ها و تجزیه و تحلیل ها برای ردیابی و اندازه گیری عملکرد کمپین های بازاریابی و تصمیم گیری آگاهانه برای استراتژی های آینده است. این می تواند شامل ردیابی ترافیک وب سایت، رفتار کاربر، نرخ تبدیل و موارد دیگر برای بهینه سازی تلاش های بازاریابی باشد.



چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسازیم

اکنون زمان ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال است، شما باید همه چیز را با هم جمع کنید. صرف نظر از اینکه کدام یک از 10 استراتژی بازاریابی دیجیتال ما را انتخاب کرده اید، تعیین اهداف، تعریف مخاطبان و ایجاد آنچه که باید ایجاد کنید حیاتی است.

 

1. اهداف و مقاصد را تعیین کنید

قبل از تصمیم گیری در مورد استراتژی بازاریابی دیجیتال، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را مشخص و مستند کنید. بعد از اینکه در مورد استراتژی خود تصمیم گرفتید، اهداف خاص را ترسیم و مستند کنید تا بدانید که آیا استراتژی شما کار می کند یا خیر. اطمینان حاصل کنید که اهداف و اهداف شما هوشمند (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و به موقع) هستند.

هدف. آگاهی از محصولات یا برند خود را در بین مخاطبان هدف خود افزایش دهید.
استراتژی (چگونه به هدف می رسید). از بازاریابی محتوا استفاده کنید تا با ایجاد محتوا برای حداقل دو شخصیت کاربر در هر مرحله از قیف فروش، خریداران را متقاعد کنید که محصولات ما بهترین در بازار هستند.
هدف (چگونه متوجه می شوید که استراتژی کار می کند یا خیر). افزایش فروش 25 درصدی محصولات را در هر سه ماهه به دست آورید و مشترکان ایمیل را تا 50 درصد در 6 ماه افزایش دهید.
تمام اهداف، استراتژی ها و اهداف خود را مستند کنید تا زمانی که زمان سنجش موفقیت فرا رسید، بتوانید به آنها مراجعه کنید.

 

2. پرسونای خریدار را در نظر بگیرید

ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر غیرممکن است مگر اینکه افرادی را که می‌خواهید هدف قرار دهید را درک کنید. اینجاست که شخصیت‌های خریدار مورد ترسیم  می‌شوند. پرسونای خریدار که نشان دهنده ویژگی‌های کسانی هستند که می‌خواهید محصولات یا خدمات شما را بخرند.

شخصیت ها باید ریشه در داده ها و تحقیقات داشته باشند. استفاده از شهود خود برای ایجاد پرسونای بدون داده پشت آن می تواند منجر به تمرکز اشتباه شود. بنابراین این بدان معناست که شما باید از طریق مصاحبه ها و نظرسنجی های حضوری، برنامه ای یا تلفنی با مشتریان خود صحبت کنید.

چیزهایی که باید به پرسونای خود وارد شوند:

مکان. می توانید از ابزارهای تجزیه و تحلیل وب استفاده کنید تا ببینید مشتریان شما از کجا خرید می کنند.
درآمد/شغل از مشتریان بپرسید که آیا از افشای جزئیات درآمد و شغل خود راضی هستند یا خیر.
سرگرمی ها / علایق. فرم‌های آنلاین یا جلسات به سبک گروه متمرکز می‌توانند به نشان دادن آنچه افراد به آن علاقه دارند کمک کنند. در حالی که می‌توانید از روندهای جستجو برای کشف سرگرمی‌های محبوب برای جمعیت‌شناسی خاص استفاده کنید.
اهداف/آرزوها مشتریان شما چه می خواهند؟ چه چیزی آنها را هدایت می کند؟ گروه های متمرکز و نظرسنجی ها می توانند به شما در ایجاد این موضوع کمک کنند. گزارش ها/داده های مصرف کننده موجود منبع خوب دیگری است.
چالش ها چه چیزی مانع رسیدن آنها به اهدافشان می شود؟ صحبت با مشتریان و همچنین تیم های فروش خود می تواند به شما در درک این موضوع کمک کند.
هنگامی که چندین شخصیت ایجاد کردید، بازاریابی برای انواع مختلف خریداران و برآوردن نیازهای آنها آسان تر خواهد بود.

 

3. دارایی های خود را حسابرسی کنید

با مستندسازی دارایی های دیجیتال فعلی خود، درک کاملی از آنچه کسب و کار شما در حال حاضر دارد به دست آورید. سپس، به عمق هر یک فرو رفته و آن را از موثرترین به کم اثرترین رتبه بندی کنید. هنگامی که این کار را انجام دادید، می‌دانید که کدام دارایی‌ها نیاز به بهبود دارند و کدام‌ها باید از ابتدا بازسازی شوند.

بیایید به مثال ممیزی محتوای متمرکز بر سئو نگاه کنیم. عناصر کلیدی عبارتند از:

ایندکس کل سایت آدرس صفحات وب را در وبلاگ ها، صفحات دسته بندی و سایر صفحات مرتبط جمع آوری کنید.
بینش سئو برای سنجش عملکرد صفحات اینترنتی موجود و همچنین فرصت های جدید از تحقیقات کلمات کلیدی، با یک سئو کار مشورت کنید.
داده ها را جمع آوری کنید. همه این داده ها را در یک صفحه گسترده مانند اکسل پیاده سازی کنید تا بتوانید تمام اطلاعات کلیدی ارائه شده را در کنار هم ببینید.
وظایف ایجاد کنید. توصیه هایی برای بهبود صفحات موجود و همچنین طرحی برای صفحات جدیدی که باید ایجاد کنید، جمع آوری کنید.

 


4. منبع تولید محتوای خود را برنامه ریزی کنید

برای ماندن در مثال کمپین بازاریابی محتوا، زمانی که مشخص کردید چه چیزی باید ایجاد شود، باید نحوه اجرا و ارائه آن کار را مشخص کنید. این به طور کلی به معنی ملاحظاتی در مورد:

بودجه چقدر پول باید برای این کمپین خرج کنید؟ آیا دارایی ها در دسترس کافی است یا نیاز به افزایش بودجه دارید؟
منابع آیا مهارت های مناسبی برای انجام این کار دارید؟ یا نیاز به برون سپاری دارید؟
فنی آیا کمپین به نرم افزار تخصصی نیاز دارد؟ به عنوان مثال، یک سیستم مدیریت محتوا یا ابزار شخصی سازی؟
زمانبندی در چه زمانی این محتوا باید ایجاد شود؟ حتی اگر شما منابع داخلی داشته باشید، آیا آنها زمان خواهند داشت؟
هنگامی که موارد فوق را در کنار اهداف، شخصیت ها و ممیزی خود در نظر گرفتید، می توانید برنامه خود را برای اینکه دقیقاً چه محتوایی ایجاد می کنید و هر منبع اضافی که نیاز دارید نهایی کنید.

 

5. تصمیم بگیرید که چگونه محتوای خود را توزیع کنید

با مشخص شدن پرسوناها، ایجاد محتوا  و بررسی منابع موجود، تصمیم بعدی این است که چگونه محتوای خود را توزیع کنید. نکته اصلی این است که شما کجا میتوانید محتوا را منتشر کنید:

کانال های متعلق به خود کانال های متعلق به شما، شامل وب سایت، وبلاگ، ایمیل، شبکه های اجتماعی است.
کانال های عمومی  محتوایی که دیگران به اشتراک می گذارند، می پسندند، درباره آن نظر می دهند یا درباره آن می نویسند.
کانال های پولی. محتوایی که برای تبلیغ پرداخت کرده اید، مانند تبلیغات کلیکی و اینفلوئنسرها.
اکثر استراتژی های بازاریابی دیجیتال از ترکیبی از هر یک از این رویکردها استفاده می کنند. به عنوان مثال، استفاده از محتوای وبلاگ سئو شده در کانال های متعلق به خودتان مانند وب سایت، به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی و صرف بودجه برای کانال های تبلیغات پولی.

 

6. KPI های خود را مشخص کنید

هر استراتژی بازاریابی دیجیتال باید به طور مداوم اندازه گیری شود. شاخص های کلیدی عملکرد مقادیر قابل اندازه گیری هستند که اثربخشی استراتژی و تاکتیک های شما را ارزیابی می کنند، شناسایی کنید. چند نمونه از KPIها عبارتند از:

-نرخ تبدیل دیجیتال(Digital conversion rates)
-هزینه هر سرنخ(Cost per lead)
-بازگشت بازدیدکنندگان وب سایت(Returning website visitors)
-نرخ کلیک (Click through rates)
-ارزش های طول عمر مشتری(Customer lifetime value)


هنگامی که کمپین بازاریابی دیجیتال شما به پایان رسید، می توانید یک جلسه با همه طرف های مرتبط برگزار کنید تا داده ها را (برای بررسی موفقیت و شکست آن) به اشتراک بگذارید، این می تواند به برنامه ریزی استراتژی بازاریابی دیجیتال آینده کمک کند.



استراتژی بازاریابی دیجیتال: توصیه های نهایی

دیجیتال مارکتینگ به طور مداوم در حال تحول است و همگام شدن با آخرین روندها می تواند دشوار باشد. همچنین ایجاد محتوای جذاب و شکستن درهم و برهمی ممکن است سخت باشد. به هر حال، ممکن است ده ها یا صدها برند وجود داشته باشند که پیشنهادات خود را به مخاطبان هدف شما تبلیغ می کنند.

برای اطمینان از اینکه استراتژی بازاریابی دیجیتال شما منجر به نتایج می شود:

-محتوایی ایجاد کنید که پاسخی به سوالات یا نیازهای مخاطبان شما بدهد
-از شبکه و تخصص خود استفاده کنید
-مراقب کارهایی که رقبای شما انجام می دهند باشید
-در گوگل آلرتس و وبلاگ های صنعتی در بازاریابی دیجیتال مشترک شوید.
همچنین، از امتحان کردن چیزی جدید و یا کنار گذاشتن چیزی که کار نمی کند نترسید. یکی از بهترین چیزها در مورد استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که بلافاصله قابل اندازه گیری است. آنچه را که کار می کند دوبرابر کنید و کاری را که کار نمی کند پایان دهید.



سوالات متداول در مورد استراتژی های بازاریابی دیجیتال

موثرترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟

موثرترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ، استراتژی است که با برند، مخاطبان و اهداف کمپین شما همسو باشد. این می‌تواند یک استراتژی بازاریابی محتوا باشد که از محتوایی مانند وبلاگ‌ها و کاغذهای سفید برای جذب مخاطبان استفاده می‌کند، یا یک استراتژی مبتنی بر رویداد که باعث ایجاد سر و صدا در مورد راه‌اندازی محصول و نمایشگاه‌های تجاری برای کسب رسانه و افزایش تعامل می‌شود. گزینه های بسیار دیگری نیز وجود دارد، و برندها اغلب چندین رویکرد را در استراتژی کلی بازاریابی دیجیتال خود ترکیب می کنند.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ یک اصطلاح چتر برای بازاریابی است که در فضای آنلاین و دیجیتال انجام می شود. هدف آن تبدیل مرورگرها به خریداران و در نهایت مشتریان بلند مدت وفادار است. اما در حالی که بازاریابی سنتی از رسانه های چاپی، رویدادهای حضوری و تبلیغات تلویزیونی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند، بازاریابی دیجیتال از بازاریابی محتوا، تبلیغات PPC، رسانه های اجتماعی و موارد دیگر استفاده می کند.

تعریف استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟

یک تعریف خوب از استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که یک استراتژی است که توسط یک برند برای همسویی با اهداف و اهداف تعیین شده برای جذب نوع یا انواع خاصی از مشتری با استفاده از ترکیبی از تکنیک های بازاریابی ایجاد می شود. این تکنیک ها شامل بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه های اجتماعی، بازاریابی کسب درآمد و غیره است.


مقاله قبلیبازاریابی محتوای مبتنی بر هوش مصنوعی: راهنمای موفقیت یک استارتاپ
مقاله بعدی
نظرات
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟
ثبت دیدگاه